دیکشنری
داستان آبیدیک
sowing time
soɪŋ ta͡im
فارسی
1
عمومی
::
موسم كشت یاتخمكاری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SOVIETIZE
SOVKHOZ
SOW
SOW BUG
SOW ONE'S WILD OATS
SOW THE WIND AND REAP THE WHIRLWIND
SOW THISLTE
SOW WHITE
SOW WILD OATS
SOWBELLY
SOWBREAD
SOWENS
SOWER
SOWING
SOWING MACHINE
SOWING TIME
SOWN
SOX
SOXHLET EXTRACTOR
SOY
SOYA
SOYBEAN CURD
SP
SPA
SPACE
SPACE BAR
SPACE BETWEEN
SPACE COORDINATING AUTHORITY
SPACE ELEVATOR
SPACE FARING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید